قسمت صد و چهاردهم – رفتن گرگ و روباه در خدمت شیر به شکار
بسم الله الرحمن الرحیم/ مولانا در ادامه بخش قبل حکایتی را آغاز می کند که شیر ، گرگ و روباهی را برای شکار به سوی کوهستان همراهی می کند اما با طمع آنان مواجه می شود ..
بسم الله الرحمن الرحیم/ مولانا در ادامه بخش قبل حکایتی را آغاز می کند که شیر ، گرگ و روباهی را برای شکار به سوی کوهستان همراهی می کند اما با طمع آنان مواجه می شود ..
بسم الله الرحمن الرحیم شیر، گرگ و روباهی را همراهی می کند تا در کوهستان به شکارهایی دست یابند آن ها موفق می شوند اما شیر با طمع همراهان مواجه می شود
بسم الله الرحمن الرحیم مولانا برای بیان وشرح اینکه در مسیر سلوک الی الله و مرید پیر بودن تحمل رنج ضروری است این حکایت زیبا را نقل می کند و در نهایت از بین بردن خود و نفس خود را در خدا راه رهایی می داند…
بسم الله الرحمن الرحیم در ادامه پیروی از پیر، نصیحت پیامبر علیه السلام به علی علیه السلام می آید درباره همین امر و در این زمینه مولانا مواردی را شرح می دهد
بسم الله الرحمن الرحیم در اینجا مولانا با حسام الدین چلپی درباره ی پیر و مقام او و نیاز راهروان به او صحبت می کند
بسم الله الرحمن الرحیم مولانا دراینجا به حکایت مرد و زن اعرابی به ظاهر پایان می دهد اگرچه در حقیقت برای این معنا پایانی نیست
بسم الله الرحمن الرحیم خلیفه نه تنها سبوی مرد اعرابی را می پذیرد بلکه آن را پر از زر کرده به مرد عرب می دهد و او را از راه دجله رهسپار می کند و اعرابی در می یابد که خلیفه چه بخشنده و مهربان بوده
بسم الله الرحمن الرحیم حکایت مشهور مولانا برای این می آید که بگوید هنگام فنای دنیا هیچ علمی به کار نمی آید جز علم محو و فنای فی الله