الف لام میم

الف لام میم

قسمت شصت و یکم – سلام کردنِ رسولِ رومْ امیر المؤمنین را رضی اللّه عنه

بسم اللّه الرحمن الرحیم / خلیفه چون رسول روم را ترسان می بیند ایمنش کرده و سخن هایی دقیق با او در میان می آورد…

قسمت شصتم – یافتنِ رسولِ روم امیرالمؤمنین عُمَر رضي اللّه عنه خفته در زيرِ نخل

بسم اللّه الرحمن الرحیم / فرستاده قیصر روم خلیفه را می بیند و هیبت و ترس او را فرا می گیرد در عین حال که مهر و رحمت و یا حالی خوش در جانش جای می گیرد…

قسمت پنجاه ونهم – آمدن رسول روم تا امیرالمؤمنین رضي اللّه عنه و دیدن او کرامات عمر رضی اللّه عنه

بسم اللّه الرحمن الرحیم / فرستاده قیصر روم به دیدار خلیفه دوم می آید و از مردم می پرسد که قصر عمر کجاست؟…

قسمت پنجاه وهشتم- تفسیرِ رَجَعْنا منَ الْجهادِ الْاصغرِ إِلى الْجِهاٰدِ الْاكْبَر

بسم اللّه الرحمن الرحیم / ای شهان کشتیم ما خصمِ برون.. ماند خصمي زو بَتَر در اندرون..کشتن این کار عقل و هوش نیست.. شیرِ باطن سخره خرگوش نیست..

قسمت پنجاه وششم- مژده بردنِ خرگوش سوی نخچیران که شیر در چاه افتاد

بسم اللّه الرحمن الرحیم / خرگوش شادمان و رقصان می دوید تا به حیوانات مژده کشتن شیر را برساند…

قسمت پنجاه و پنجم – نظر کردنِ شیر در چاه و دیدن عکسِ خود را و آن خرگوش را در آب

بسم اللّه الرحمن الرحیم / شیر که به عکس خویش حمله کرده و تصویر خود را دشمن خویش پنداشته بهانه ای می شود تا مولانا موضوعات ژرفی را برای ما شرح دهد…

قسمت پنجاه وچهارم- پرسیدنِ شیر از سببِ پا واپس کشیدنِ خرگوش

بسم اللّه الرحمن الرحیم / قعر چه بگزید هر که عاقل است… زانکه در خلوت صفاهای دل است… ظلمت چه به که ظلمت های خلق… سر نبرد آنکس که گیرد پای خلق