آرای فقهی درباره زکات فطر (آرای مذاهب پنجگانه)

آرای فقهی درباره زکات فطر (آرای مذاهب پنجگانه)

بسم الله الرحمن الرحیم

آرای فقهی درباره زکات فطر :

در حدیث صحیح آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم زکات فطر را به اندازه ی یک صاع خرما ، یا یک صاع از جو برای بنده و آزاد ، مرد و زن ، کوچک و بزرگ از مسلمانان واجب کرد و امر کرد که آن را پیش از خارج شدن برای نماز عید بپردازند ( صحیح بخاری و صحیح مسلم) و همچنین در احادیث امامیه نیز مشابه این حدیث شریف آمده است که برای نمونه حدیثی از امام صادق علیه السلام است که زکات فطر را بر بنده و آزاد، کوچک و بزرگ مردم به اندازه یک صاع از گندم یا خرما و یا مویز واجب می داند ( اصول کافی ، من لا یحضره الفقیه ، تهذیب الاحکام ، الاستبصار)

زکات فطره بر چه کسی واجب است ؟

جمهور مالکیه ، شافعیه و حنابله و همچنین تعدادی از نخستین مسلمانان می گویند زکات فطر بر هر مسلمانی که چیزی بیش از خوراک خود و نان خور خود را دارد واجب است حتی اگر حد نصاب نداشته باشد

فقهای مالکی می گویند اگر کسی بتواند قرض کند و بتواند قرضش را پس دهد نیز قادر به پرداخت زکات فطر محسوب می شود

علمای حنفی  می گویند که حد نصابی برای پرداخت زکات فطر وجود دارد و پرداخت صدقه مشروط به غنی بودن است و غنی بودن نیز با داشتن حد نصابی معنا می یابد

در فقه امامیه غنی کسی است که چیزی بیش از دارایی ضروری خود و افراد تحت تکفل را داشته باشد و همچنین گفته شده کسی که نتواند زکات بگیرد ، یا همچنین آمده که مالک یکی از حد نصاب های زکات باشد ویا یک صاع بیش از خوراک یک شبانه روز را داشته باشد غنی محسوب می شود

چه کسی باید زکات بپردازد؟

پدر باید زکات فطر فرزندان کوچک خود که مالی ندارند را بپردازد ،

اما بر سر این که شوهر باید زکات زن را بپردازد یا نه اختلاف وجود دارد و گروهی گفته اند که بر شوهرست که زکات فطر زن را بپردازد و این مذهب جمهور مالکیه ، شافعیه و حنابله است به خاطر آن که با نکاح نفقه واجب می شود و در نتیجه زکات فطر نیز واجب می گردد ، امام مالک ، شافعی، فقهای امامیه ، لیث ، احمد و …گفته اند که بر هر کس که غذا وقوتش را می دهد پرداخت زکات فطریه واجب است ..

امامیه می گویند که زکات فطر بر خود فرد و هر کس که در شب عید نان خور او باشد واجب است حتی مهمان را نیز مشمول این حکم می دانند

گروهی نیز گفته اند که زکات زن بر خودش است و نه بر شوهر و این مذهب حنفیه ، قول سفیان ثوری ، ابن منذر و ..است دلایل این است که خداوند می فرماید : (وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ) – و هیچ کس چیزی را کسب نمی کند جز آن که بر خود اوست و هیچ بردارنده ای بار دیگری را بر نمی دارد-

در نتیجه گفته شده که اگر فرد زکات فطریه آن که قوت و غذایش را می دهد بپردازد بار دیگری را برداشته و همچنین به حدیث صحیح استدلال می شود که : فرَض رسولُ الله صلَّى الله عليه وسلَّم زكاةَ الفِطرِ صاعًا مِن تَمرٍ، أو صاعًا مِن شَعيرٍ، على العبدِ والحرِّ، والذَّكَرِ والأنثى، والصَّغيرِ والكبيرِ مِنَ المُسلمين ( رسول الله صلی الله علیه و سلم زکات فطر را به اندازه یک صاع از خرما و یا جو بر بنده وآزاد و مرد وزن و کوچک و بزرگ مسلمانان واجب کرد)

و گفته شده که در حدیث “فرض” آمده است و فرض شده یعنی بر هرکسی به صورت جداگانه و بنفسه فرض و واجب شده است  و همچنین گفته شده که زکات فطر نیز مانند زکات بر خود زن و مال زن واجب است و…

امامیه همچنین بلوغ و قدرت را نیز شرط گذاشته اند ولی مذاهب چهارگانه خارج کردن مال کودک و مجنون راو پرداخت مال به فقرا را به عهده ولی می گذارند.

وقت پرداخت زکات فطر

گروهی گفته اند که زکات فطر با غروب آخرین روز ماه رمضان واجب می شود ( حنابله ، صحیح ترین قول از مذهب شافعی و یک قول در مذهب مالکی و… امامیه آغاز شب آخر را آغاز وجوب می دانند و هیچ گاه نیز  از فرد ساقط نمی شود) حنابله تاخیر آن از روز عید را حرام دانسته اند و در مذهب شافعی نیز خارج کردن زکات بعد از غروب روز اول را به غیر عذر حرام دانسته شده است

این گروه به دلیلی از سنت ممکن است اشاره کنند که در حدیث شریف از قول ابن عباس گفته می شود که: پیامبر صلی الله علیه وآله زکات فطر را برای پاکی روزه دار از باطل و مجامعت و همچنین برای غذای مساکین واجب کرد ، هر کس قبل از نماز آن را بپردازد زکاتی است مقبول و هرکس بعد از نماز آن را بپردازد صدقه ای است از صدقات ( البته زکات تحت معنای صدقه نیز قرار می گیرد).

گفته شده که زکات به فطر گفته می شود وآغاز فطر رمضان غروب آخر ماه است و همچنین چون در حدیث پاکی روزه دار آمده و آخر روزه مصادف با اول غروب آخر است در نتیجه این وقت ، زمان وجوب زکات فطر است و همچنین اگر زکات فطر با خروج از رمضان و ورود به شوال واجب می شود ، غروب آخر وقت مشترک این دو است و برای پرداخت زکات وقتی اولی است و زکات فطر به فطر اضافه شده وبا فطر واجب می شود مانند زکات مال . ( فطر : گشودن روزه)

قول دیگر این است که زکات فطر با طلوع فجر از روز عید آغاز می شود و این قول حنفیه وظاهریه و قولی مشهور در مالکیه و قول قدیم شافعی و قول لیث و ابن منذر است ، حنفیه وجوب آن را از این زمان تا آخر عمر می دانند

این جا نیز به حدیث مذکور استدلال می شود که فطر به زکات اضافه شده است و فطر یعنی روزه گشودن و هر شب ماه رمضان گشایش روزه وجود دارد ودر این جا اگر فطر در تضاد با روزه در نظر گرفته شود باید روز عید فطر فرض شود چرا که روزه در روز اتفاق می افتد و این اولین روزی است که گشایش روزه در آن صورت می گیرد و فطر به معنای روز عید فطر شمرده می شود

و همچنین به حدیث ابن عمر اشاره می شود که پیامبر علیه السلام مردم را امر کرد که قبل از خروج برای نماز زکات را بپردازند، و کسانی که به حدیث عبدالله ابن عمر در این جا ممکن است اشاره کنند می گویند زمانی که شارع علیه السلام به انجام زکات فرمان می دهد قبل از خروج برای نماز است و از این جا روز عید فطر برای پرداخت فهمیده می شود

و همچنین ممکن است گفته شود که زکات فطر در عید فطر مانند قربانی در عید قربان است که در روز عید قربان انجام می پذیرد و…

چه چیزی را می توان به عنوان زکات پرداخت کرد ؟

در حدیثی که بخاری و مسلم آن را نقل کرده اند آمده است که ابو سعید خدری می گوید : وقتی رسول الله صلی الله علیه وسلم در میان ما بود زکات فطر را از هر کوچک و بزرگی ، آزاد و برده ای به اندازه یک صاع از طعام ، یا یک صاع از کشک ، یا یک صاع از جو ، یا یک صاع از خرما ، یا یک صاع از کشمش (مویز) خارج می کردیم

و در روایت دیگری آمده است که : ما در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم در روز فطر یک صاع از طعام را خارج می کردیم و ابوسعید گفت : طعام ما جو، کشمش ، کشک و خرما بود

در فقه حنفی نصف صاع گندم و یا یک صاع جو و یا خرما جهت زکات فطر گفته می شود

اما اگر کمبود گندم در زمان پیامبر علیه السلام را در نظر گرفته و فرض کنیم که ارزش گندم بیشتر بوده است شاید بتوان گفت که امروزه همان معادل یک صاع از خوراک افضل باشد و نصف صاع گندم گویا اجتهاد معاویه است که ابوسعید خدری به آن اشاره می کند و این را گویا معاویه معادل یک صاع باقی شمرده است و عمل خود ابوسعید همان یک صاع از طعام و جو و..که در حدیث آمده بوده است که در زمان پیامبر پرداخت می کرده اند

در فقه مالکی چیزهایی که می توان به عنوان زکات فطر پرداخت کرد این هاست : گندم ، جو ، سلت (نوعی جو) ، ذرت ، ارزن ، خرما، کشمش ، برنج و کشک و یک صاع از قوت غالب شهر را باید پرداخت کرد که مشمول این کالاها می شود

در شافعیه مقدار زکات را یک صاع از قوت غالب هر شهر دانسته اند که گفته شده اقوال دیگری نیز وجود دارد پرداخت آرد گندم و جو و همچنین گندم و جو پوسیده نیز در فقه شافعی جایز نیست

در فقه حنبلی یک صاع از گندم ، جو ، خرما و کشک برای زکات فطر باید در نظر گرفته شود و اگر یافت نشد آن وقت هر خوراک دیگری از دانه و میوه می توان به جای آن پرداخت کرد و دادن آرد گندم و جو نیز جایز است

فقهای امامیه نیز خوراک غالب مردم را برای پرداخت زکات فرض کرده اند که البته برخی قدما چیزهای خاصی چون گندم ، جو ، خرما وکشمش را گفته و فقهای جدید علاوه بر آن ها برنج ، کشک ، ذرت وشیر را نیز جایز دانسته اند به عقیده اکثر فقهای امامیه پرداخت قیمت به عنوان زکات نیز جایز است

دستکم بر سر جو و خرما اجماع وجود دارد

و بر سر این که می توان به جای این چیزها پول آن را به عنوان زکات فطر پرداخت کرد اختلاف وجود دارد

یک صاع چقدر است ؟

یک صاع را پنج و یک سوم رطل عراقی دانسته اند( هر رطل عراقي معادل ۴۰۸ گرم) و این مذهب جمهور مالکی ، شافعی ، حنبلی و قولی است که ابویوسف شاگرد ابوحنیفه بدان برگشت و…

قول حنفیه همچنین این است که صاع معادل ۸ رطل عراقی است و این یعنی حدود ۳۸۰۰ گرم و قول مشهور امامیه حدود ۳ کیلوگرم است و علمای دیگر غیر امامی نیز این قول را گفته اند و به صورت حدودی ۳ کیلوگرم گفته شده است اگرچه اقوال دیگر نیز آمده است

ابن قدامه گفته است که ابویوسف به مدینه وارد شد و از آن ها درباره ی صاع پرسید گفتند که پنج رطل و ثلث و از آن ها دلیل خواست آن گاه گفتند فردا و فردای آن روز هفتاد پیرمرد آمدند و هر کدام یک صاع زیر ردایش داشت و گفتند این صاع از پدرم است و او از جدش به ارث برده تا رسید به رسول الله صلی الله علیه وسلم وابو یوسف از قولش برگشت

آیا پرداخت معادل قیمت کالا جایز است ؟

مالکیه ، شافعیه و حنابله می گویند که جایز نیست به جای یک صاع طعام معادل آن را به فقیر پرداخت کرد و حنفیه و مشهور امامیه این امر را جایز می دانند مخالفان جواز به حدیث ابو سعید خدری و ابن عباس اشاره می کنند که ابوسعید گفت یک صاع از طعام و…را خارج می کردیم و در حدیث ابن عباس زکات فطر برای پاکی روزه دار و طعام مسکین آمده و بر این اساس گفته شده است که در حدیث یک صاع طعام معلوم شده است و خلاف این امر خلاف سنت و امر رسول الله صلی الله علیه وسلم است و …

زکات فطر به چه کسانی می تواند تعلق بگیرد ؟

در این باره نیز دو قول وجود دارد

اول این که اصناف هشتگانه مورد اشاره در آیه ۶۰ سوره شریفه توبه مستحق دریافت زکات فطریه هستند در این آیه شریفه خداوند می فرماید که :

إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

( همانا صدقات برای فقرا و مساکین و کارگزاران آن و کسانی که در دلشان الف قرار آید و بردگان و وامداران و در راه خدا و در راه ماندگان است فریضه ای از خداست و خدواند دانای حکیم است.)

این قول را فقهای حنفی ، شافعی ، حنبلی و امامی اختیار کرده اند

قول دوم این است که زکات فطر فقط به مساکین وفقرا تعلق می گیرد و در این جا دلیلی از سنت و حدیث ابن عباس آورده می شود که گفت : رسول الله صلی الله علیه وسلم زکات فطر را واجب کرد ، پاکی برای روزه دار از لغو و مجامعت و طعام مساکین …

و این قول مالکیه یک قول از حنابله و …است .

والله اعلم

گردآوری اقوال وبهره گیری از

الفقه علی المذاهب الخمسه : محمد جواد مغنیه

الموسوعة الفقهيه : الدرر السنية

دانشنامه جهان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *