بررسی اخبار صحیح از شهادت ريحانه نبي علیهما الصلاة و السلام (۱)

بررسی اخبار صحیح از شهادت ريحانه نبي علیهما الصلاة و السلام (۱)

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی اخبار صحیح از شهادت ريحانه نبي علیهما الصلاة و السلام (۱)

حسین بن علی علیه السلام امامی بود برای تمام مجاهدان و شهیدان کسی که به اتفاق امت و بر اساس احادیث صحیح از اهل بیت پیامبر است و سید جوانان بهشت و ریحانه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ، در احوال شهادت او سیوطی در تاریخ خلفا چه حزن آلود گفت که ماجرای کشته شدنش داستان درازی داردو دل را تاب تحمل ذکر آن نیست ، شهادتی که به هر معنا نشانی از زیستن و مردن برای خدا داشت و امری بود که از پیش از رخ دادنش تا زمانی که زمان باقی است نقش آن جاویدان است ، در این که یاد شهادت او از دل ها نمی رود به سخنی حاجت نیست ولی در این که پیش از شهادتش به پیامبر خبر می رسانند اخباری است که ان شا الله آورده خواهد شد . در تمام نمازها بر او درود فرستاده می شود و همین به گفته امام شافعی در فضیلت او یا اهل بیت کافی است. اما شهادت او دستمایه رواج اخباری شده است که کسی دغدغه صدق آنان را ندارد و درباره او هر سخنی بر هر زبانی رانده می شود و درد این است

چه بسا رباخواران که گوششان به کذب و گناه عادت کرده و مصداق آیه قرآنند که «سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ» (بسیار شنونده دروغ و بسیار خورنده حرام) برای امامی که در برابر حرام خواران ایستاد اشک می ریزند و هیچ هم و غمی ندارند که آیا آن چه درباره امامشان می شنوند درست است یا غلط ، برخی از حسین بن علی می گویند که گفت آن ها که شکمشان از حرام پر بود حرف او را نمی فهمیدند (اکنون تصور کنید این خبر درست است بی بررسی آن) نشستن بر آن جایگاه وسکوت پیشه کردن از حرام خواران زمان و گریه کردن بر امام شهیدان به چه کارتان خواهد آمد اگر مشمول لعنت خدا باشید که پیامبر خبر داد به لعنت رباخوار و رباگیر و شاهد و کاتب آن و به چه کارتان خواهد آمد اگر سکوت پیشه کنید که خدا گفت درباره شما که «لبئس ما کانوا یصنعون» (بی شک چه بد کاری که مرتکب می شوند» ان شا الله راه شهید کربلا و یارانش روزی پی گرفته خواهد شد ، روزی که جامعه بر مبنای حرام استوار نباشد :

  اما بعد

در حدیثی از مسند احمد می بینیم که :

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَيْدٍ ، حَدَّثَنَا شُرَحْبِيلُ بْنُ مُدْرِكٍ ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ نُجَيٍّ ، عَنْ أَبِيهِ ، أَنَّهُ سَارَ مَعَ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ ، وَكَانَ صَاحِبَ مِطْهَرَتِهِ ، فَلَمَّا حَاذَى نِينَوَى وَهُوَ مُنْطَلِقٌ إِلَى صِفِّينَ ، فَنَادَى عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ : اصْبِرْ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ، اصْبِرْ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ، بِشَطِّ الْفُرَاتِ ، قُلْتُ : وَمَاذَا ؟ قَالَ : دَخَلْتُ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ يَوْمٍ وَعَيْنَاهُ تَفِيضَانِ ، قُلْتُ : يَا نَبِيَّ اللَّهِ ، أَغْضَبَكَ أَحَدٌ ، مَا شَأْنُ عَيْنَيْكَ تَفِيضَانِ ؟ قَالَ : ” بَلْ قَامَ مِنْ عِنْدِي جِبْرِيلُ قَبْلُ ، فَحَدَّثَنِي أَنَّ الْحُسَيْنَ يُقْتَلُ بِشَطِّ الْفُرَاتِ ” ، قَالَ : فَقَالَ : ” هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ أُشِمَّكَ مِنْ تُرْبَتِهِ ؟ ” ، قَالَ : قُلْتُ : نَعَمْ ، فَمَدَّ يَدَهُ ، فَقَبَضَ قَبْضَةً مِنْ تُرَابٍ ، فَأَعْطَانِيهَا ، فَلَمْ أَمْلِكْ عَيْنَيَّ أَنْ فَاضَتَا .

محمد بن عبید برایمان نقل کرد ، که شرحبیل بن مدرک برایمان نقل کرد ، از عبدالله بن نجی ، از پدرش ، که او با علی رضی الله عنه روانه شد ، و صاحب آبدستش بود (صاحب ظرف طهارت) ، پس آن گاه که از نینوا دور شد و در حالی که به سوی صفین روانه بود ، پس علی رضی الله عنه ندا داد : صبر کن یا اباعبدالله ، صبر کن یا اباعبدالله ، به شط فرات ، گفتم : و چیست؟ گفت : روزی بر پیامبر صلی الله علیه و سلم وارد شدم و چشمانش اشکبار بود ، گفتم ای پیامبر خدا ، آیا کسی تو را خشمگین کرده، چرا چشمانت اشکبار است؟ گفت : ” بلکه پیش از این نزدم جبرئیل برخاست و به من گفت که حسین به شط فرات کشته می شود” گفت : پس گفت: ” آیا می خواهی که از خاکش به مشامت رسانم؟” گفت : گفتم : بله ، پس دستش را کشید پس مشتی از خاک گرفت و آن را به من داد و نتوانستم چشمم را از گریستن باز دارم.

این حدیث را احمد بن حنبل و ابن ابی شیبه از محمد بن عبید و بزار در مسندش از یوسف بن موسی و محمد بن معمر و آن ها از محمد بن عبید و ابن ابی یعلی در مسندش از ابوخیثمه(زهیر بن حرب) و او از محمد بن عبید نقل کرده است و باقی سند یکسان است

در وثاقت محمد بن عبید شکی نیست و شرحبیل بن مدرک را نیز ابن حجر ، یحیی بن معین و ابن حبان ثقه (ثقه لفظی در رجال حدیث که دلالت بر مورد اعتماد بودن او دارد)  دانسته اند و ذهبی آن را صدوق یاد کرده و او نیز قابل اعتماد است اگرچه به لفظ «عن» از عبدالله بن نجی نقل حدیث کرده و دلیلی بر تدلیس او نیست نمی توان از او این حدیث را با علم به تدلیس ( یعنی بیان روایت از کسی بدون شنیدن از خود او و دیدن کتابش و با حذف واسطه) نپذیرفت و البته اطلاع از او نیز زیاد وجود ندارد و درباره عبدالله بن نجی نیز ابواحمد بن عدی الجرجانی گفته «اخباره فیها نظر – در اخبارش نظر است» وشعبه بن حجاج نیز این چنین گفته و طبق گفته ذهبی بخاری نیز این طور گفته و دارقطنی گفته که در حدیث قوی نیست وبیهقی نیز گفته «غیر محتج به» اگر رای جرجانی و بخاری را به کناری نهیم چون از این اصطلاح چندان چیزی به دستمان نمی رسد و به باقی افراد بپردازیم شاید اوضاع آشکار تر شود برای مثال حاکم نیشابوری او را از ثقات کوفیین می شمرد نسائی و جیلی نیز او را ثقه می شمرند و ابن حجر او را با مرتبه پایین تری صدوق می شمرد و پدرش را نیز ابن حبان و جیلی ثقه می دانند

نجی بن سلمه یعنی پدر عبدالله بن نجی را همان طور که گفته شد ابن حبان و جیلی ثقه می دانند و ابن حجر او را با لفظ مقبول یاد می کند

با این الفاظ حتی با وجود سخنان دیگر می توان تا اندازه ای درباره حدیث داوری کرد اگرچه علم در نزد خداست ..داوری ها تا اندازه ای افراد را به گونه ای نشان می دهند که می توان خبر آن ها را پذیرفت و البته شرحبیل که خود از عبدالله بن نجی نقل حدیث می کند نجی بن سلمه را صاحب آبدست امام علی علیه السلام می داند و این یعنی خود او به گونه ای شاید می خواهد امکان شنیدن او را برای ما بگوید..

از طرف دیگر درمسند البزار در ذیل حدیث آمده که احمد گفته عبدالله و پدرش از علی بن ابی طالب رضی الله عنه شنیدند و این خود خبری است که بودن آن ها با امام علی علیه السلام را بیش تر متذکر می شود ..

این حدیث در کتب دیگر متاخر چون تهذیب الکمال مزی و تاریخ دمشق ابن عساکر با سندی که به محمد بن عبید می رسد آمده و ادامه سند همانی است که ذکر شد

پس این خبر را می توان پذیرفت و این خبر از پیامبری محمد صلی الله علیه و آله وسلم خبر می دهد واز حزن و اندوه او بر حسین ،ریحانه اش که عبدالله بن عمر( در حدیث صحیح است) که  در این باره  به طعن به یکی از دیار عراق که از او درباره خون پشه پرسید گفت این راببینید پسر رسول خدا را کشتند در حالی که من از او شنیدم که آن دو ،دو ریحانه منند و حال از خون پشه از من می پرسد…

درود خدا بر او و بر جد عزیز او و بر اهل بیت  و یاران آنان..

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *