الف لام میم

الف لام میم

بندهایی درباره حافظ لاابالی

بسم الله الرحمن الرحیم حافظ را از قرآن وروح و آموزه های قرآن دور کردن بسیار دشوارتر است از آن که نشان دهیم او کسیست که خلقش به قرآن نزدیک است، بی شک درباره ی حافظی که در مکان وزمان خاصی زیسته نمی توان سخن گفت وبه حکم رد پژوهش …

گفتار ۳۲- قصّهٔ باد که در عهدِ هود عليه السّلام قومِ عاد را هلاك كرد

بسم اللّه الرحمن الرحیم / مولانا از انبياء و اوليا مي گوید و از رفتارهای متفاوت عناصر چهارگانه در برابر آن گرانمایگان و نشان می دهد که آب و خاک و آتش و هوا بر طبق فرمان باریتعالی عمل می کنند ونه بر اساس ذات خویش

چرا علوم معرفت بخش نیستند؟ (بخش دوم)

نخستین بار منتشر شده در انسان شناسی و فرهنگ در بخش پیشین این نوشته مروری بر اندیشه‌های فلاسفه‌ی شاخصی که از عدم معرفت بخشی علوم سخن گفته‌اند صورت گرفت و دلیل نخست که علیه شناخت بخشی علوم مطرح است را به‌عنوان مسئله‌ی غزالی- هیوم مطرح کردیم. مسئله این بود که …

چرا علوم معرفت بخش نیستند؟ (بخش اول)

توده مردم معمولاً بر این باورند که علوم طبیعی می‌توانند امور حقیقی جهان را کشف کنند و به ما نمایش دهند، آن‌ها پای حرف دانشمندان علوم طبیعی می‌نشینند و از نتایج علم آن‌ها استفاده می‌کنند تا در گفتارهایی که درباره‌ی جهان پیرامونشان به زبان می‌آورند -به‌زعم خودشان- دلایلی قوی داشته …

سرمایه داری (بندهای ۱ تا ۲۱)

بسم الله الرحمن الرحیم / می بایست در منظورم از سرمایه داری توضیح بیشتری دهم تا تفاوت و شباهت آن با مقصود اقتصاد دانان و جامعه شناسان و مابقی کسانی که از این مفهوم استفاده می کنند معلوم گردد. مارکس نظام سرمایه داری را بر “کالا” مستقر می کند کالایی …

گفتار ۳۱- عِتابْ کردن آتش را آن پادشاهِ جُهود

بسم الله الرحمن الرحیم / در این گفتار به آشکار می بینیم که مولانا از علت و سبب سخن می گوید که باور اشعری خویش در این باره و اعتقادی مانند اندیشه غزالی را نشان می دهد، باوری که بسیار استوار است اما جهان جدید به دلایلی غیر فلسفی و …

گفتار ۳۰- کژ ماندنِ دهانِ آن مردْ که نام محمّد علیه السّلام به تَسْخَر خواند

بسم اللّه الرحمن الرحیم / اين حکایت درباره حکم بن ابی العاص است که پیامبر علیه افضل الصلاة والسلام را به سخره می گرفت…

گفتار ۲۹- به سخن آمدنِ طفل در میان آتش و تحریض کردنْ خلق را در افتادن به آتش

بسم الله الرحمن الرحیم / در این گفتار داستان پادشاه یهود دیگری که مومنان را در آتش می سوخت دنبال می شود و گفتار حول نوزادی است که در آن حین به سخن درآمده خلق را به افتادن در آتش ترغیب می کند…