الف لام میم

الف لام میم

بیروت می سوزد و من تو را دوست دارم / نزار قبانی

نزار قبانی معروف به “شاعر زنان” ، یکی از مشهورترین شاعران عرب معاصر، دیپملاتی سوری بود که مدتی به خاطر شغلش در بیروت می زیست ، همسر او-بلقیس الروای- در یک بمب گذاری در بیروت کشته می شود و نزار برای او مرثیه هایی می سراید که شعر “بیروت می …

شعر چینی/شاعری ناشناخته از دوره هان یا پیش تر

وای برمن ، آن روز که ترکم کردی پر بود از ساعات ملال آور اما زیر آن درختی که از هم جدا شدیم پر بود از شاخساران و گل ها   و من از شاخه های خوشبوی آن یک شاخه ی کوچک چیدم و آن را به یاد آن روز …

به راستی فیلسوف کیست ؟

کسانی هستند که فلسفه را زاده‌ی یونان می‌دانند و ازاین‌رو هر چیزی را که فلسفه می‌گویند در تصور خویش می‌بایست با آنچه یونانیان باستان می‌پنداشتند از یک جنس بدانند ، بااین‌حال همین لفظ را گاه برخی جوامع به کسانی حمل می‌کنند که از این دیدگاه نمی‌توانند فیلسوف شمرده شوند ، …

نخستین دیدار/ شعری از آرسنی تارکوفسکی

  نخستین دیدار     هر لحظه که با هم بودیم یک جشن بود چونان جشن عید تعمید تنها دوگانه ما در تمامی دنیا. بی باک تر ، سبک بال تر از پرواز پرنده ای بودی بی پروا ، سرسام وار دو پله را در یک آن به پایین دویدی …

فلسفه ناب انگلیسی – دانشگاه ناب ایرانی

  فلسفه بهترین رشته برای کسانی است که می خواهند خود را ستایش و دیگران را نکوهش کنند(همان هایی که بودا آن ها را جدای از راه حقیقی می داند) ، چرا که بهترین راه برای فریب مردمان با استفاده از جهل مستدل به گفته ی خاقانی همین رشته ی …

چهارپاره/سروی در زمستان

ما همان عکس خانه در آبیم برکه خالی شود زمینگیریم مثل پاییز در زمستانیم مرده هستیم و باز می میریم … دوخت زیباییت لب ما را با دو چشمانمان خبر دادیم مثل شمع مزار خود بودیم پشت هر گریه خنده سر دادیم … من که از دست دیده و دل …

مردنابینا-ترجمه ودرباره شعری از آرسنی تارکوفسکی

مرد نابینایی قطاری سرد را می راند از بریانسک به سمت خانه با سرنوشت خویش سفر می کرد سرنوشت نجواکنان با او سخن گفت آن چنان که تمام قطار می توانست بشنود: چرا از کوری و جنگ رنج می بری؟ سرنوشت گفت : کم سویی و نابینایی خوب است تو …