دریای شورانگیز اژه*

دریای شورانگیز اژه*

در حالی که در مصر معماری بر محور مقبره ها قرار می گرفت و مرکز معماری بین النهرین را زیگورات ها تشکیل می داد و برای چینی ها نیز  مقبره و معبد ارزش والایی داشت در حالی که در دره ی رود سند خبری از معابد نبود و همه چیز در حول انبار غله اتفاق می افتاد. ریشه های تمدنی در غرب شکل گرفته بود که قدمتش نزدیک به تمدن های دیگر بود اما یک ویژگی آن را به کلی از دیگران متمایز می کرد و آن خوشگذرانی مردم این تمدن بود. آثار کشف شده از سفالینه هایی که زمانی شراب را در خود جا می دادند نقاشی گاوبازی آن ها همدیگر را تایید می کنند. حرکت و هیجان و نشاطی که در تصاویر آن ها دیده می شود آن ها را از صلابت و سنگینی مصر به کلی دور می کند. مرکز مهم این تمدن که به نام پادشاهش مینوس هنر آن را مینوسی می نامند جزیره ی کرت بود. در افسانه های یونان از مینوس وجزیره ی کرت سخن رفته است و این ارتباط میان این سرزمین و یونان را تایید می کند. هنر جزایر دریای اژه را هنر سیکلادی وهنر همین دوران در سرزمین یونان را هنر هلاسی  می نامیم که به اواخر این دوره ی هلاسی  میسنی گفته می شود. کشف شهرهای یونان بوستان را شلیمان ، کسی که اعتقاد داشت افسانه های هومری ریشه در واقعیت دارند، آغاز کرد. باقی راه به وسیله ی باستان شناسان دیگر طی شد تا نشان داده شود داستان های هومر از مکان ها و  حوادثی واقعی نشات گرفته اند. هلن گاردنر در مورد داستان مینوس می گوید که در افسانه ای یونانی از آن نامبرده شده و گفته شده که  : ” چندین دختر و پسر جوان را به زور به عنوان خراج از آتن گرفته بود تا طعمه ی مینوتور- موجودی نیمه گاو و نیمه انسان- کند که در هزار خمی پهناور سکونت داشت.” ( گاردنر،ص ۹۸)اگرچه داستان این که مینوس پسران و دختران جوان را از آتن خراج می گرفت  ظعمه ی موجودی نیمه انسان و نیمه گاو کند کمی دور از ذهن است اما همانطور که گاردنر نیز شبهت این دورا دیده است هزارخمی که از آن نامبرده شده بی شباهت به معماری های پیچیده ی کرت نیست.

تصویر ۱: نقشه ی کاخ کنوسوس،حدود ۱۴۰۰ تا ۱۶۰۰ پ.م

آنچه در هنر سیکلادی توجه ما را بسیار جلب می کند این است که در این هنر اتفاقاتی افتاد که مدت ها پس از آن ،اتفاقاتی مشابه در هنر یونانی دیده شد. یکی از این اتفاقات پیکره های دختران برهنه اند. می دانیم که پیکره ی زنان مدتی پس از مردان در هنر یونانی به صورت برهنه ظاهر می شوند، اما این که بسیار پیش از آن در هنر سیلادی این موضوع دیده می شود بسیار قابل توجه است. از طرف دیگر نحوه ی بیان پیکره ها بی شباهت به آثار دوره ی هندسی و انتزاعی سرزمین یونان نیست و این موضوع با نقاشی های سفالی اژه ای نیز تایید می شود که پیشاهنگ دوره ی هندسی یونانند. شاید اگر عمر تمدن اژه بیش از این بود تحولاتی شبیه به تحولات هنر در یونان زودتر ،اگرچه با تغییراتی،در این تمدن شکل می گرفت. اما به هر حال قدرت تمدن اژه ای به سرزمین یونان واگذار شد تا یونانیان با تاثیری که از این تمدن گرفتند و با هویت جدید و متفاوتی که کسب کرده بودند ، هنر را همچون دیگر رشته ها متحول کنند.

تصویر ۲: پیکره ی سیکلادی،ح ۱۱۰۰ تا ۲۵۰۰ پ.م

حدود ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد ، کرتی ها کاخ های خود را ساختند، اما همگی نزدیک به ۱۷۰۰ پیش از میلاد از بین رفتند. این واقعه را ناشی از یک زمین لرزه می دانند. کرتی ها کاخ ها را بازسازی کردند اما حدود ۱۴۵۰ پیش از میلاد به همان دلیل دوباره از بین رفتند.(جنسن،ص ۱۰۲). جنسن و فردریک هارت (همچون هلن گاردنر )هزار خم مینوتاوروس را با کاخ مینوس، مرتبط می کند.(جنسن، ص۱۰۲،هارت ص ۱۳۷). کاخ کنوسوس، کاخی به معنای اسطوره ای هزارتو بود با سقف هایی کوتاه و پله هایی کنار نورگیر ، کاخی که جلوه ی بیرونی آن چون کاخ های ایرانیان و بین النهرینیان و مصریان ، عظیم و شگفت انگیز نبود و این در کنار این موضوع که کرتی ها هیچ گونه دژ دفاعی نداشتند نشان می دهد که آن ها نیازی به متقاعد کردن دشمنان به قدرتشان ودر واقع قدرت نمایی در برابر آن ها نداشتند.ستون ها اغلب چوبی بودند با سرستون هایی بزرگ وبالشتکی که از آن جا ستون به سمت پایین باریک تر می شد. احتمالا ستون ها نقش مذهبی نیز در این تمدن ایفا می کردند، این موضوع با ستونی که بعدا در هنر میسنی می بینیم مرتبط می شود.

تصویر ۳: رقص گاو ،نقاشی روی گچ از کاخ کنوسوس، ح ۱۵۰۰ پ.م. موزه ی باستانشناسی هراکلیون

در نقاشی به وضوح هنر اژه خوشگذرانی مردم این تمدن را به نمایش می گذارد. ملایمتی که در نقاشی گاوبازی می بینیم اگر چه احتمالا یک مراسم مذهبی را ترسیم می کند، اما تحرک و جنب وجوش آن که شباهت به یک بازی نشاط انگیز دارد با نقاشی های مصری در تضاد کامل قرار دارد و به هنر بین النهرین هم زیاد نزدیک نیست. اگر بخواهیم ارتباط این تصویر را از لحاظ خطوط کناره نما و فرم با آثار پیشین در نظر بگیریم،بیشترین شباهت میان اسب چینی دیرینه سنگی با گاو ترسیم شده در این نقاشی وجود دارد. نوع نگاه به حیوان شاید، از دیدگاه مذهبی تا این زمان در تاریخ هنر تفاوت چندانی نکرده باشد ،اما نحوه ی ترسیم آن به کلی متفاوت است. نیازی نیست حیوان عظمت پادشاهی را نشان دهد همانطور که نیازی نیست کاخ های کرت این کار را بکنند.نقاشی زن پاریسی آنچنان از پیشینیانش متفاوت وبه زمان ما نزدیک است که این گونه نامیده شده و گویی مردم این تمدن با تمام این شواهد با مردم دیگر تمدن ها در این زمان اختلاف فاحشی داشتند.سرخی لب ها ،آرایش موها و زیبایی زنانه ،همان طور که این موضوع از چشم هلن گاردنر نیز دور نمانده وبه آن ها اشاره کرده ،در این اثر بیش از تمام آثار پیشین زنان به الگوی زن زیبای امروزی شبیه است. در نقش برجسته ،گلدان دروگر بیان هیجان انگیز موضوع را در بر می گیرد و احتمالا با مراسم مذهبی ارتباط می یابد. تندیس الاهه ی مار ، نیز همچون ارتباطی که میان اسب چینی و گاو اژه ای برقرار کردیم ،هم، در صورتی که ونوس های دیرینه سنگی را بت های بارداری بدانیم، می تواند از همان ریشه باشد و هم می تواند از لحاظ فرم استوانه ای ،بزرگی چشمان و درشتی ابروها(جنسن،ص۱۰۴)،با هنر بین النهرین ارتباط داشته باشد.

تصویر ۴: زن پاریسی ،بخشی از نقاشی دیواری،کاخ کنوسوس،ح ۱۵۰۰ پ.م
تصویر ۵:الهه ی ماری، کنوسوس، حدود ۱۶۰۰ پ.م
تصویر ۶:دروازه ی شیران، میسن ، ح ۱۳۰۰ پ.م

، موزه ی باستان شناسی ،هراکلیون.
جنسن اشاره می کند که زمانی می پنداشتند که اهالی سرزمین یونان در آن زمان ، از همان نسل کرتی ها هستند ،اما باستان شناسان اکنون پذیرفته اند که اینان اعقاب یونانیان نخستینی بودند که به این کشور آمدند، دو عامل که آن ها را در هنر کمی از مینوسی ها دور می کند ،یکی استحکامات عظیم است و دیگری عناصری که در معماری میسنی دیده می شود ولی در معماری مینوسی دیده نشده است. البته همین عناصری که در قالب معماری پدیدار می شوند می توانند رابطه ی خود را در شکل دیگری با هنر مینوسی حفظ کنند. دروازه ی شیران این عناصر را در خود نهفته دارد. در بالای نعل درگاه دو شیر که یک ستون را در برگرفته اند مشاهده می شود. ستون که نقطه ی مرکزی نقش مورد نظر است ،گویی عنصری با اهمیت و احتمالا دارای کارکردی مذهبی است. اگر گفته شود(جنسن،ص۱۰۶) که گاهی آثار میسنی ها به حتی ها شبیه است با شیرهای محافظی که ما را به یاد بغازکوی می اندازد، این موضوع زیاد دور از ذهن نیست. از طرف دیگر گنج خانه ی آترئوس که مقبره ای استثنایی را نشان می دهد، با مقبره های عظیم مصری مرتبط می شود.

آن چه بسیار قابل توجه است این است که پیش از تمدن یونان و در سال هایی که دنیا توسط تمدن هایی چون مصر،بین النهرین،دره ی رود سند و چین تغییر می کرد. تمدنی به وجود آمده بود که تفاوت قابل توجهی با آن ها داشت ،دوره هایی از تمدن یونان در این هنر دیده می شود. توجه به آن تجارب انسانی که گویای عواطف و هیجاناتند ،بیش از پیش در این هنر به عرصه ی ظهور می رسد. فضای داخلی که در آثار بزرگ بین النهرین و مصر در برابر جلوه ی بیرونی زیاد خود نمایی نمی کرد، اهمیت زیادی می یابد. همچون دره ی رود سند اثر زیادی از معماری مذهبی مشاهده نمی شود، و این ها،شواهد و تاثیرات کمی نیستند که بتوان از آن ها چشم پوشی کرد.

تصویر ۷: گنج خانه ی آترئوس ، میسن ، ح ۱۳۰۰ پ.م

*دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست             آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست (حسین منزوی)
————————————————————————————————————————-
کتابشناسی
۱- اسپور- دنیس ،انگیزه ی آفرینندگی در سیر تاریخی هنرها ، ترجمه ی امیرجلال الدین اعلم،انتشارات نیلوفر و انتشارات دوستان ،۱۳۸۳
۲- جنسن-هورست وولدمار، جنسن-انتونی ف. ، تاریخ هنر ، ترجمه ی محمدتقی فرامرزی ، نشر مازیار،۱۳۹۰
۳- چینگ-فرانسیس د.ک.،پراکاش- ویکرامادیتیا، یارزومبک- مارک ام.، تاریخ معماری جهان، ترجمه ی محمد احمدی نژاد، نشر خاک،بهار ۱۳۸۹
۴- زارعی- محمد ابراهیم ،آشنایی با معماری جهان، نشر فن آوران ،۱۳۸۹
۵- گاردنر-هلن ، دلاکروا-هورست، تنسی- ریچارد ج. ،هنر در گذر زمان  ، ترجمه ی محمد تقی فرامرزی، مؤسسه انتشارات آگاه و انتشارات نگاه ، ۱۳۷۳
۶- گشایش- فرهاد ،تاریخ هنر، انتشارات مارلیک با همکاری انتشارات عفاف،۱۳۸۸

…این نوشته ابتدا در مجله الکترونیکی عقربه منتشر شده است…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *