نشانه هاي راه (۱) / سید قطب

نشانه هاي راه (۱) / سید قطب

بسم الله الرحمن الرحيم

فيلسوفان مكتب فرانكفورت و پیش از آن ها نیچه از نمونه هایی هستند که به نقد غرب در دل خویش پرداختند شاید دانستند که چگونه انسان چون ماشین یا گله عمل می کند اگر به عقل و آگاهی خویش دست نیابد و نپرسد که واقعا ارزش ها چیست ؟  اما ما در دل امت اسلام نیز نویسنده ای داریم که علاوه بر نقد، راه را نشان می دهد و تاثیر بسیار زیادی برانگیخته است لزوما هر که از او تاثیر گرفته راه درست را نرفته ولی نفوذ  او با همه مخالفت غرب خود نشانه دهنده اثر عظیم نوشته های سید قطب است ، وجود کسانی چون او در زمانی که مردم برای غریبه مهاجم در زمینه های سیاسی و فرهنگی، اجتماعی واقتصادی گوش به فرمان اند  و غیرت دارند هنوز هم می تواند بسیار مفید باشد… او كتابش را اين گونه آغاز می کند :

نشانه هاي راه (۱)

سيد قطب

بشریت امروز بر لبه پرتگاه ایستاده است …نه به سبب تهدید فنایی که بر سرش آویزان است…و این نشانه بیماری است و خود بیماری نیست.. بلکه به سبب تهیدستی اش از عالم “ارزش ها” یی که زندگی بشری زیر سایه آن می تواند رشد سالمی و ترقی درستی داشته باشد. اين (امر) به وضوح روشن است كه جهان غرب چیزی از “ارزش ها” ندارد که به بشریت ببخشد ، بلکه اصلا چیزی ندارد تا که وجدانش را به این که شایسته ی وجود است اقناع کند ، بعد از این که دموکراسی در آن به چیزی شبیه افلاس منتهی شد. وقتی وام گرفتن –به آهستگی- و اقتباس گرفتن از نظام اردوی شرقی و به ویژه در نظام اقتصادی ! را تحت اسم سوسیالیسم! آغاز می کرد.

حال در خود اردوی شرقی نیز این چنین است …نظریه های جمعي و پیشاهنگ آن مارکسیسمی که در اول دوره خود تعداد زیادی در شرق- و در خود غرب- به اعتبار این که مهر عقیده را با خود حمل می کند جذب کرد، بازگشت واضح دوباره ای از ناحیه “اندیشه” داشت تا جایی که الان نزدیک می شود به این که به “حکومت” و نظام های آن انحصار پیدا کند ، که از اصول مذهب بسیار دور می شود…و این (نظام)  به طور کلی در برابر طبیعت فطرت بشری و مقتضیات آن می ایستد! و جز در محیطی شکننده رشد نمی کند! یا محیطی که نظامی دیکتاتوری برای دوره های طولانی را گرد آورد! و حتی در چنین محیط هایی شکست مادی اقتصادی آن آغاز به عیان شدن کرده بود- واین همان ناحیه ای است که بر آن می ایستد و بدان مسرور است- در نتیجه روسیه که نشانگر اوج نظام های جمعی است غلات آن بعد از این که حتی در زمان قیصرها به وفور وجود داشت رو به نابودی می رود و گندم و مواد غذایی را وارد می کند ، و به سبب شکست مزارع جمعی و نظامی که با فطرت بشری در نبرد است  طلایی که در اختیار  د ارد را می فروشد تا به غذا دست پیدا کند.

و به ناچار به رهبری جدیدی برای بشریت نیاز است.

 

بی شک رهبری انسان غربی بر بشریت به زوال نزدیک شده ….نه این که از ناحیه مادی به تنگدستی رسیده  یا از جانب نیروی اقتصادی و نظامی ضعیف شده باشد …بلکه بدین خاطر که نظام غربی برای اینکه مالک پشتوانه ای از “ارزش ها” نیست که به او اجازه رهبری دهد ، دورش به پایان رسیده است.

آن رهبری باید که نگهداری و رشد تمدن مادی که بشر از طریق نبوغ اروپایی در نوآوری مادی بدان رسیده را در اختیار بگیرد و بشریت را به ارزش های بسیار جدید و کامل – در قیاس با آن چه بشریت شناخته – و در همان حال به طریق اصیل و ایجابی و واقعی فزونی بخشد.

و اسلام – به تنهایی- آن چیزی است که این ارزش ها و روش را دربر دارد.

همچنین “ملی گرایی” و “قوم گرایی” که در آن زمان آشکار شد ، و تجمعات منطقه ای عموما نقش خود را در اثنای این قرن ها بازی کردند … و این موارد دیگر هم  پشتوانه جدیدی (برای ارزش ها) در اختیار ندارند …

سپس نظام فردی و نظام جمعی در در نهایت این دور به شکست انجامید.

و بی تردید نوبت اسلام و نوبت امت در سخت ، سر گردان و آشفته ترین ساعات رسید …نوبت اسلامی رسید که نوآوری مادی در زمین را انکار نمی کند برای این که آن را از وظایف اولیه انسان از زمانی که خداوند عهد خلافت را با او بست می داند و آن را – تحت شروط خاص- عبادت برای خدا و تحقق بخشیدن به غایت وجود انسانی می انگارد .

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ( بقره /۳۰)

( و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت همانا من در زمین خلیفه ای قرار می دهم)

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ( ذاریات / ۵۶)

( و جن و انس را نیافریدم جز برای آن که مرا عبادت کنند)

و نوبت “امت مسلمان”  رسید تا آن چه خداوند از ظاهر شدن آن اراده کرده است را تحقق بخشد :

كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ( آل عمران / ۱۰)

( بهترین امتی هستید که برای مردم ظاهر شد به معروف امر می کنید و از منکر باز می دارید و به خدا ایمان دارید)

وَكَذَلكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا ( بقره /۱۴۳)

و این چنین شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد

 

 

-ادامه آن در طول ماه شریف ان شاء الله در سایت قرار داده خواهد شد …

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *