مثنوی
بی هیچ نور و خور و ستاره به شب زدم دست از طلب کشیدم و پا در طرب زدم می خواستم تمام تو را خویشتن کنم هر غصه را تنن تنن تن تنن کنم از هر سوال بگذرم و هر جواب هم از هر ثواب فکر اگر ناصواب هم از …
بی هیچ نور و خور و ستاره به شب زدم دست از طلب کشیدم و پا در طرب زدم می خواستم تمام تو را خویشتن کنم هر غصه را تنن تنن تن تنن کنم از هر سوال بگذرم و هر جواب هم از هر ثواب فکر اگر ناصواب هم از …
بیدلی در همه احوال خدا با او یود او نمی دیدش واز دور خدایا می کرد وقتی وارد رشته ی معماری شدم تا زمان فارغ التحصیلی چه به دوستانی که همکلاسیم بودند و چه باقی می گفتم دانشجویان معماری در دانشگاه جز به عنوان جنایت کاران معماری ایران پرورش …
نه سگ دامن کاروانی درید که دهقان نادان که سگ پرورید “سعدی” آن چه به سرعت نزول تمدن انسانی کمک کرد و انسان را به جنس گسترده تر از خودش یعنی حیوان نزدیک تر کرد ،دانشگاه بود. چرا که محیطی فراهم آمد تا با رقابتی که هیچ نشانی از …
من نبودم توهم نبودی که روزهای نبودنت من شد بعد هستی زمان شد و دنیا شوق غصه نبودن شد با شب و ستاره ها تنها نقره دیدم که داغ دستم بود بی تو شبها که در تو می رفتند موج هم مرکز شکستم بود در من آن روزها …
ارسطو در کتاب مابعدالطبیعه اش وقتی می خواهد افلاطون را نیز همچون فیلسوفان پیشین به بوته ی نقد بگذارد به مشکل جدایی یا خوریسموس اشاره می کند و این که افلاطون رابطه ی دو عالم را بر اساس بهره وری تبیین کرده است. او می گوید : «فیثاغوریان گفته بودند …
مقدمه: افلاطون ،فیلسوف بزرگ یونانی، که با رسالات مستدل خود نشان می دهد کلیات باید دارای هستی مستقلی باشند و درباره شناخت آن ها و این که شناخت در واقع چیست نیز سخن گفته است راه را هموار می کند تا از نظریه او فلسفه علمی را که ممکن است …
در بخش نخست این مطلب۱ ، دیدیم که افلاطون با زیر سوال بردن تناسب به عنوان ملاک زیبایی حقیقی به وسیله ی این استدلال که تناسب ممکن است یک چیز را زیباتر از آن چه هست نشان دهد سعی کرد که آن را از ویژگی های زیبایی به شمار نیاورد …
ارسطو برای اولین بار در کتاب بوطیقای خود دلیلی را نظام بندی می کند که بر اساس آن ما می بایست در اثر هنری شاهد هماهنگی باشیم، اما چون بیشتر بحث های فلسفی دیگر این بحث نیز در واقع از رابطه ی اجزا با کل نشات می گیرد که در …