قسمت هشتاد و ششم- بقیه قصه پیر چنگی و بیان مَخلَصِ آن
بسم الله الرحمن الرحیم / پیر چنگ نواز که دیگر خریداری ندارد چنگش را بر می دارد و به سوی گورستان مدینه میرود تا برای خدا چنگ بنوازد..
بسم الله الرحمن الرحیم / پیر چنگ نواز که دیگر خریداری ندارد چنگش را بر می دارد و به سوی گورستان مدینه میرود تا برای خدا چنگ بنوازد..
بسم الله الرحمن الرحیم/ در ادامه گفتار قبل مولانا به این می پردازد که در جان ما باغ و بوستانی است که از سخنان اولیا زنده می شود
بسم الله الرحمن الرحیم در ادامه گفتار قبل مولانا به این می پردازد که در جان ما باغ و بوستانی است که از سخنان اولیا زنده می شود
بسم الله الرحمن الرحیم در این گفتار می آید که نسبت به خدا هیچ خطایی معنا ندارد…
بسم الله الرحمن الرحیم هیچ خطا و شری نسبت به خدا معنا ندارد..
بسم الله الرحمن الرحیم/ نسیمی از سوی پروردگار در ایام روزگار ما مدام می آید باید به گوش باشیم تا آن که از آن جان یابیم و زنده شویم …
بسم اللّه الرحمن الرحیم/ حکایت تازه ای که مولانا آغاز می کند داستان مردی است نوازنده چنگ، مولانا به بهانه نواختن شورانگیز او ما را به یاد اسرافیل و نوای او می اندازد که مردگان را زنده می کند همچنان که نغمه درون اولیا جان مرده ی ما را …
بسم اللّه الرحمن الرحیم/ مولانا از این سخن می گوید که خداوند می تواند آن چه را که عدم بلعیده ، بازگرداند و هر آنچه او بخواهد رخ می دهد …