هنر بین النهرین

هنر بین النهرین

اکنون می توان گفت همه اتفاق نظر دارند که تمدن بین النهرین قدیمی ترین تمدن شناخته شده ی بشری است. در واقع اگر اریحا و چتل هویوک دو شهر بسیار قدیمی را زیر مجموعه ی این تمدن بدانیم( که اولی در ۹۰۰۰ سال پیش ازمیلاد به عنواندهکده و ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد به عنوان شروع شهر جدید شناخته شده و آثار دومی از ۶۵۰۰ تا ۵۷۰۰ پ.م تاریخ خورده است) ، تمدن های بزرگ دیگر فاصله ی زیادی با آن خواهند داشت و حتی در غیر این صورت نیز شاید با فاصله ی کم تری اما تمدن بین النهرین از لحاظ قدمت بر آن ها برتری دارد.
بین النهرین کنونی که اکنون میان کشورها تقسیم شده وبیشترین سهم آن را عراق تشکیل می دهد ،پیش از ورود سومری ها به آن ،سرزمین فرهنگی به نام عبید بود، مسلما وجود فرهنگ پیش از سومری را ندیده گرفتن اشتباه تاریخ و تاریخ هنر است چرا که نمی توان با وجود آن تمام فرهنگ سومری بعدی را برخاسته از سومری های خالص و مهاجر اولیه دانست.
به هر حال سومری ها حدود ۴۰۰۰ پیش از میلاد از شمال شرق به بین النهرین جنوبی وارد شدند ،یعنی از ایران کنونی، معمولا گفته می شود خاستگاه دقیق آن ها مشخص نیست و لی ممکن است نیز طبق شواهدی آن ها را از قفقاز بدانند، مانند خاستگاه آن ها زبان آن ها نیز ناشناخته است. با این حال شهرهایی که سومریان تشکیل دادند یا موجب رونق آن ها شدند اثری را برای اولین بار به جهان معرفی کرد که ارزش بسیار زیادی برای تاریخ هنر ومعماری دارد و آن زیگورات است . بین النهرین دارای دولتشهرهایی بود که این اسم را به خاطر این به دنبال می کشانند که هر شهر دولت، خدا ، کشاورزی و سازمان اینچنینی خاص خود داشت. شهر بر محور زیگورات بنا می شد بر محور زیگورات ادامه پیدا می کرد و زیگورات که معبد پلکانی عظیم بین النهرین شناخته می شود یک پیکره ،همچون آنچه در اهرام مصرو  آثار معماری یونان باستان می بینیم ، بود. پیکره ای بزرگ ساختمانی که خدا را همیشه و همه جا بر شهر حاکم می کرد ونماد بزرگی از قدرت وبزرگی او به شمار می آید. در مورد شکل آن نیز اتفاق نظری وجود دارد که این قوم در نوک کوه ها خدا را به خود نزدیک تر می دیدند یا آنجارا مسکن خدا می دانستند ، به این خاطر زیگورات چون یک کوه بر افراشته می شد ودر بالاترین طبقه ی آن معبد خدا جای می گرفت . قدیمی ترین زیگورات برجامانده متعلق به ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ پیش از میلاد و شهر اوروک است. زمانی انسان ها فکر می کردند که قدیمی ترین تمدن مصر است ،اما همچنان که روستاهای شناخته شده در بین النهرین بسیار از قدیمی تر از مصرند این بنا نیز از تمام بناهای مصری شناخته شده قدیمی تر است. این شکل ساختمانی در سراسر تمدن بین النهرین ادامه می یابد و نشان از قدرت فرهنگ سومری در آینده دارد چرا که پس از سومری ها قوم سامی از غرب بین النهرین به این سرزمین وارد شدند با قوم سومری درگیر شدند و تاثیری عظیم در تاریخ جهان تا به امروز از خود برجا گذاشتند، اما عناصری را از فرهنگ سومری گرفتند و به زندگی آن ادامه دادند. سامی ها فرهنگی را رواج دادند که تا به امروز میلیاردها انسان فرزندان فرهنگ آن به شمار می آیند.

زیگورات اور،سومر نو،عراق، حدود ۲۱۰۰ پ.م

پیش از آن که آثار تمدن بین النهرین کشف شود ، سامی مذهبان به ویژه مسیحیان و یهودیان از روی کتاب مقدس از زبان دین با این تمدن پیوند داشتند اما کشف آثار بین النهرین و کشف شهرها واسطوره ها ی نزدیک به عهد عتیق غوغایی در غرب به پا کرد. هنر بین النهرین به ما نشان می دهد که با وجود گذشت هزاران سال از آن هنوز یکی از نزدیک ترین هنرها به ما و اعتقادات میلیاردها انسان است.

سردیس زن از وارکا، حدود ۳۵۰۰-۳۰۰۰ پ.م ،مرمر سفید، بلندی حدود ۲۰ سانتی متر،موزه ی عراق ،بغداد

از میان دیگر آثار سومریان نخستین، می توان به آوند کنده کاری شده از اوروک ،اشاره کرد که اشکال بر روی خطوطی که آوند را تقسیم کرده استوارند و در این ویژگی با لوح پادشاه نارمر از مصر شباهت دارند که به سهم خود می تواند تایید کننده ی رابطه ی این دو تمدن بزرگ با یکدیگر باشد. و یکی دیگر از آثار بزرگ این دوره سردیس زن از وارکاست که آغازگر آن ویژگی است که معرف پیکرتراشی سومری به شمار می آید وآن چشمان بزرگ پیکره هاست. نحوه ای که هنرمند صورت،گونه ها ، لب ها واحتمالا بینی را شکل داده نحوه ای ظریف، دارای انحنا وو بافت لطیف پرداخته شده ایست که وجود آن در آن سال ها انسان را شگفت زده می کند گویی این سردیس با وجود از دست دادن قسمتی از خود هنوز به نحو بسیار زیادی می تواند با انسان رابطه برقرار کند. پیکره هایی که در تل اسمر کشف شده اند ادامه ی راه این هنرند که همه با چشمانی بزرگ، حالت استوانه ای ، و غالبا با دستان به هم چسبیده به روبه رو نگاه می کنند و گویا در برابر خدای بزرگ خود قرار گرفته اند هنر شناسان ممکن است بگویند دلیل بزرگی چشم آن ها می تواند نشان از آگاهی آن ها در برابر قدرت خداو یا ترس آن ها در این میان باشد چرا که هر چه باشد قابل قبول است که چشم های آن ها نمود ارتباط آن ها با خدایشان است. گفته می شود اختلاف اندازه در میان پیکره ها به دلیل اهمیت آن ها باشد که این نیز قابل قبول به نظر می رسد بزرگترین آن ها پادشاه وملکه وپس از آن مردم عادی قرار دارند همانطور که در لوح نارامسین نیز این اختلاف اندازه دیده می شود.

پیکره هایی از معبد ابو،اشنونا(تل اسمر کنونی)، عراق حدود ۲۷۰۰-۲۵۰۰ پ.م ،مرمر،چشم تندیس ها از صدف وسنگ آهک سیاه، بلندی بزرگ ترین پیکره ۷۶٫۲ سانتی متر، موزه ی عراق،بغداد و موسسه ی شرقی دانشگاه شیکاگو

پس از آن سامی ها به فرماندهی سارگون حکومت را در دست گرفتند ،سارگون می خواست کشوری یکپارچه تشکیل دهد و احتمالا این کشور یکپارچه خدایی واحد می خواست البته شاید نه به معنای کنونی بلکه قدرتمندترین خدای شهرها یا خدایی که به عنوان خدای کشور شناخته می شد با قبول خدایان دیگر. بر این اساس پادشاهی که نمایندگی آن خدا را بر عهده داشت – به این موضوع توجه شود که تعدادی از پیامبران ادیان سامی پادشاه بودند- همانطور که سرزمین هایی را زیر فرمان خود می گرفت وبر قدرت خود می افزود نماد این قدرت را در هنر نیز از خود به جا گذاشت ونماینده این قدرت اولین سردیس از پادشاهی بین النهرین یعنی سر فرمانروای اکدی است. عناصر سومری که در این سردیس دیده می شود و هلن گاردنر به درستی به آن اشاره کرده : نمایانگر تداوم سنت سومری است همچون آرایش موی سر وچشمان بزرگ سردیس :”… وابروهای برجسته وخرپشته اش ،ظاهرا از سنتی بس کهنتر یعنی از سنت سردیس (زن) وارکایی ریشه می گیرد ،دهان ظریف این سر نیز یادآور دهان ظریف همان سردیس است “(گاردنر،ص ۵۵)

سردیس فرمانروای اکدی، از نینوا (قویونجیق کنونی)،عراق، حدود ۲۳۰۰-۲۲۰۰ پ.م ، مفرغ ،بلندی ۳۶٫۵ سانتی متر ، موزه ی عراق ،بغداد

اثر دیگری که از اکدی ها به جا ماند لوح پیروزی نارامسین است که ویژگی بارز آن : نمایش پیروزی یک پادشاه در برابر دشمن است که بعدها این نمایش در تمدن روم نیز به کار گرفته شد، در مصر گذشته نیز لوح نارمر می تواند از این نوع تلقی شود ، یکی از ویژگی های این لوح همانطور که گفته شد ادامه ی راه سومری است که اندازه ی بزرگ پادشاه در برابر بقیه است ، چیزی که تا اندازه ای می تواند دلیل مبتنی بر این که خدایان در بالای کوه به انسان نزدیک ترند را تایید کند این است که در این لوح کوه بلندی نشان داده شده که خورشیدی ،احتمالا نمادی از خدا، درست در بالای آن قرار گرفته است. در این صحنه ی نمایش پیروزی، خورشید حاکم بر صحنه است. عناصر مهم این صحنه را بر اساس موقعیت و بزرگی اگر خورشید ،کوه وپادشاه بدانیم ، در واقع همان خدا،زیگورات و پادشاه یا پیامبربین النهرینی اند که خلاصه ی تمدن بین النهرین به شمار می روند.

لوح پیروزی نارام سین، از شوش،ایران حدود ۲۳۰۰-۲۲۰۰ پ.م،ماسه سنگ صورتی رنگ، بلندی ۱٫۹۸ متر ،موزه ی لوور ،پاریس

گوتیان قومی بودند که از کوهستان های شمال شرق به اکدی ها حمله کردند و آن ها را از بین بردند اما یک شهر سالم باقی مانده وگودئا به خاطر این جان سالم به در بردن خود را در قالب پیکره جاودان ساخت: ” یگانه دولتشهر لاگاش (Lagash) به گونه ای مرموز از تاخت وتاز گوتیان جان سالم به در برد و فرمانروای آن گودآ(Gudea) نجات مملکتش را نشانه ی لطف الهی تلقی کرد و به رسم شکرگزاری شماری پیکره ی نذری خود را به معابد مملکت کوچکش پیشکش کرد …” ( هارت،فردریک، ۱۰۷). ازمیان ویژگی هایی که این پیکره ها را به سومری های پیشین پیوند می دهد یکی شکل استوانه ای آن هاست ودیگری چشمان درشت ، این پیکره ها از سنگ سخت دیوریت ساخته شده بودند.

پس از آن اورنامو در سال ۲۱۱۱ پیش از میلاد فرمانروایی بزرگ خود را تاسیس کرد. این دوره به نام سومریان نو شهرت دارد و یادگار آن دوران زیگورات اور است که هنوز تا اندازه ای می تواند گفته هایمان از زیگورات را بازسازی کند. قدرت بزرگی که بعد از آن آمد بابل بود.

حمورابی کسی بود که بابل را قدرتمندترین شهر بین النهرین زمان خود ساخت و اثر معروف خود را که برای ما بسیار مهم است از خود به جا گذاشت این اثر هم برای تاریخ هم برای تاریخ هنر و حتی تاریخ دین ارزش زیادی دارد و آن لوح قانون نامه ی حمورابی است. در این لوح حمورابی در برابر شمش ،خدای خورشید، ایستاده است. گویی می خواهد نشان های قدرت را از او بگیرد. این لوح نشان می دهد که حمورابی قانون خود را همچون کتابی آسمانی و هچون قدرت خود از خدا گرفته است ، قانونی که هنوز نیز در فرهنگ های سامی نشانی از خود را به جا گذاشته- توجه کنید که یکی از این قوانین قانون قصاص است-  ، پیکره ها همچون پیکره های گودئا استوانه ای شکلند و این سلسله ی ارتباط میان هنر بین النهرین را حفظ می کنند.

قسمتی از لوح قوانین حمورابی،از شوش،ایران، حدود ۱۷۹۲-۱۷۵۰ پ.م ،بازالت،بلندی نقش برجسته ۷۱٫۱ سانتی متر ،بلندی لوح ۲٫۱۳ سانتی متر،موزه ی لوور ،پاریس

پیش از آن که به آشوریان پرداخته شود باید قومی را مورد مطالعه قرار داد که حتی ها نام داشتند و همان قومی بودند که بابلیان را شکست دادند. اهمیت آن ها برای تاریخ هنر ومعماری در این است که شیرهای نگهبان دروازه ی شیران در بغازکوی ترکیه را از خود برجا گذاشتند که بعد ها آشوریان از نگهبانانی اینچنینی استفاده کردند و پس از آن نیز ایرانیان این کار را ادامه دادند. اما در مورد این کار حتی ها خوب است به این موضوع توجه داشته باشیم که :” سرچشمه ی اینگونه نگهبان قرار دادن جانوران درنده هرچه باشد- بین النهرین،سوریه یا مصر- تجسم آن در نزد حتیها اصالتی دیگر دارد زیرا پیکره ی شیر نگهبان ،شدیدا وابسته وتحت فرمان معماری است و به هیچ وجه مستقل یا به صورت نقش برجسته ی همه جانبی به نمایش در نیامده است.” ( گاردنر، ص ۵۹)

دروازه ی شیران،بغازکوی ترکیه،حدود ۱۴۰۰ پ.م

حکومت بزرگ بعدی بین النهرین در دست قومی بود که در تاریخ به خونخواری و سنگدلی مشهور شدند و در نقش هایشان نیز این بی رحمی خاص خود را تا اندازه ای نشان دادند.  کاخ سارگون دوم نماد این حکومت و هنر آن به شمار می رود که اگر چه زیگورات در آن بر همه جا مسلط بود اما این زیگورات جزیی از مجموعه ساختمانی کاخ به شمار می رفت، جزیی که همه چیز حول آن ساخته نشده بود و این ساختمان نیز چون دیگر ساختمان ها قسمتی از کاخ به شمار می رفت. در این صورت در نقش زیگورات تحولی در مقایسه با زیگورات نخستین صورت گرفت، این زیگورات تحت تاثیر قدرت فرمانروا بود وبا روی کار آمدن اکدی ها آغاز شد. شیر های نگهبان بالدار با سر انسان در این کاخ نقش مهمی را به عهده دارند که سر آن ها بی شباهت به سردیس اکدی نیست و یک پای اضافه نیز برای کامل دیدن از هر سو را شامل می شوند. نقش برجسته های شکار شیران اوج تقابل شاه وشیران را نشان می دهد و اوج بی رحمی پادشاهان آشوری این گفته  با نگاهی به ماده شیر محتضر واضح به نظر می رسد ، احساسات نشان داده شده در این نقش برجسته قابل ستایش است شیر با تیرهایی که به پیکره اش خورده در حال جان دادن است در حالی که خود را به زمین می کشد و آخرین صداهایش را به نشانه ی درد یا التماس بر می آورد اما این گونه نشان دادن احساسات نه برای دلسوزی است بلکه برای مهر تایید زدن به قدرت حاکم. از این میان نقش آن آشوری که استوار در برابر شیری بر روی دو پا ایستاده است و شمشیر را در شکم شیر فرو کرده در حالی که تیری بر سر شیر مشاهده می شود ودستانش هیچ توانی برای مقابله در برابر پادشاه ندارد توجه را به طرز خاصی به سوی خود جلب می کند. چرا که در این نقش ناتوانی شیر وتوانایی پادشاه صریح و در نهایت زیبایی نشان داده شده است، پادشاه بر کالسکه ای سوار نیست که در آن حال قفس شیران را برای شکارش باز کرده باشند بلکه هردو، هم پادشاه وهم شیر، بر روی زمین و تقریبا به یک اندازه نشان داده شده اند، قدرت پادشاه در کنار بی رحمیش به خوبی در این نقش برجسته ها پایدار مانده است.

نقش برجسته ی آشوری ، از نینوا ،حدود ۱۰۰۰ -۶۰۰ پ.م

آخرین حکومت بزرگ بین النهرین بابلیان جدید بودند. که از ۶۰۵ تا ۵۳۹پیش از میلاد قدرتمندترین قوم این ناحیه بودند. دروازه ی ایشتار با نقوش حیوانی و آجرهایی که روکش لعاب و کاشی لعابی داشتند نماینده ای از هنر آن هاست و آن چه در فرهنگ سامی کنونی برج بابل شناخته می شود نیز زیگوراتی بود متعلق به این قوم باستانی.

 

 

 

 

 

دروازه ی ایشتار(باز سازی شده)، از بابل ،عراق،حدود ۵۷۵ پ.م،آجر لعابی

آنچه در این میان ممکن بود با هنر بین النهرین ارتباط برقرار کند شایدسبک جانوری لرستان باشد. و ارتباط های دیگر هنرها که مجالی برای بررسی آن نیست. به هر حال این که هنر بین النهرین معمولا با ایران پایان می پذیرد اما این نوشته به خاطر این این گونه پایان نپذیرفت که ایران پیش از اسلام برای ما در نوشته ای جداگانه باید صورت بپذیرد. آن چه باید در هنر بین النهرین بر آن تاکید کرد این است که با وجود فاصله ی زیاد آن ها از لحاظ قدمت یکی از نزدیک ترین هنرها برای ماست چرا که هنوز میلیاردها انسان ،فرهنگی نزدیک به فرهنگ سامی را در خود نهفته دارند که در واقع فرهنگی ترکیبی از سومریان( با در نظر گرفتن عبیدی ها) وسامیان بین النهرین نخستین است.

—————————————————————————————————————————

کتابشناسی

۱- اسپور- دنیس ،انگیزه ی آفرینندگی در سیر تاریخی هنرها ، ترجمه ی امیرجلال الدین اعلم،انتشارات نیلوفر و انتشارات دوستان ،۱۳۸۳
۲- جنسن-هورست وولدمار، جنسن-انتونی ف. ، تاریخ هنر ، ترجمه ی محمدتقی فرامرزی ، نشر مازیار،۱۳۹۰
۳- چینگ-فرانسیس د.ک.،پراکاش- ویکرامادیتیا، یارزومبک- مارک ام.، تاریخ معماری جهان، ترجمه ی محمد احمدی نژاد، نشر خاک،بهار ۱۳۸۹
۴- زارعی- محمد ابراهیم ،آشنایی با معماری جهان، نشر فن آوران ،۱۳۸۹
۵- گاردنر-هلن ، دلاکروا-هورست، تنسی- ریچارد ج. ،هنر در گذر زمان  ، ترجمه ی محمد تقی فرامرزی، مؤسسه انتشارات آگاه و انتشارات نگاه ، ۱۳۷۳
۶- گشایش- فرهاد ،تاریخ هنر، انتشارات مارلیک با همکاری انتشارات عفاف،۱۳۸۸

…این نوشته ابتدا در مجله الکترونیکی عقربه منتشر شده است…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *