وای برمن ، آن روز که ترکم کردی
پر بود از ساعات ملال آور
اما زیر آن درختی که از هم جدا شدیم
پر بود از شاخساران و گل ها
و من از شاخه های خوشبوی آن
یک شاخه ی کوچک چیدم
و آن را به یاد آن روز
در قبایم پنهان کردم
من فاصله ی بی نهایت را می شناسم
که باید تو را از دیدگانم بگیرد
اما بوی دلنشین شاخه گل
شیرین ترین اندیشه هایت را با خود خواهد آورد
و اگرچه این شاخه چیزی کم بهاست
که هیچ سودی ندارد
اما بارها جدایی ما را
دوباره زنده خواهد کرد
با تمامی عشق ها ، تمامی رنج هایش
ترجمه اسدالله مظفری