مسلمانان را تیغ سکوت شهید می کند

مسلمانان را تیغ سکوت شهید می کند

بسم الله الرحمن الرحیم

مسلمانان را تیغ سکوت شهید می کند

امروز که این مطلب نوشته می شود. ابوعبیده سخنگوی کتائب القسام تمام رهبران امت اسلامی و عالمان و نخبگان و احزاب بزرگ این امت را دشمن خود خواند و گفت شما در برابر خدا با ما دشمنید. و گفت که گردن شما از خون مردم آواره و رنجیده و گرسنه غزه سنگین است.

سخنان ابوعبیده اگر هنوز مسلمانانی وجود داشته باشند باید چون پتکی به دیوار کاذب اسلامیت و دینداری این امت باشد. سخنانی که ما را به یاد سید قطب علیه الرحمه می اندازد و اصطلاحاتی که او می گفت و در دل همین امت برخی ها او را تندرو می پنداشتند. او که با زبان برنده و صدای  بلند به امت مسلمان لقب « این خود مسلمان پندارها» ی امروزی داده بود. او که جامعه اسلامی معاصر را نمونه دیگری از جاهلیت خوانده بود و فقه اسلامی معاصر که تنها نماز و روزه را ملاک اسلامیت به شمار می آورد به سخره می گرفت.

پرسش اکنون این است که چگونه در برابر دیدگان یک امت دو میلیارد نفری مردم مسلمان غزه از گرسنگی جان می دهند و کسی از خود نمی پرسد که مسلمان کیست؟ و آیا دینی که از پدران و مادرانش به ارث برده اند همان دینی است که ۱۴۰۰ سال پیش محمد رسول خدا مسئول بیان رسالتش شده بود ؟

بدون شک دین کنونی این جوامع چیزی جز دینی تقلیدی و اطاعتی کورکورانه از پدران نیست و بدون تردید اگر از جماعت مسلمان پرسیده شود که دستورات خدا در قرآن چیست کمتر کسی آن را می داند حال آن که همه از دستورات مراجع دینی خود آگاه اند . جوامع مسلمانی که سال ها بردگی علما و امرا کرده اند و گوششان به دهان علما و امرا بوده اکنون نیز با سکوت همین علما و امرای منافق و خائن و فاسق سکوت کرده اند و دم بر نمی آورند. غافل از اینکه قرآنشان که به آن ها دستور جهاد داده بود را چون الاغانی بر پشت خود حمل می کنند و برچسب مسلمانی را به خود می زنند.

مصداق این آیه خدا هستند که : «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ» ( دانشمندان و روحانیان خود را اربابی گرفتند غیر از خدا )

و به خاطر بردگی برای امرا و علمایشان و دین تقلیدی کورکورانه شان است که آیات خدا در دشمنی یهود و این ناانسان های امروزی که در هر ویژگی از هر حیوانی در این کره خاکی پست تر هستند و نجاستی که قرآن آشکارا بیانش کرده را نمی بینند که « المشرکون نجس» ( مشرکان نجس اند).

به خاطر این بردگی و تقلید است که نمی بینند آیات خدا را که : «وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ » ( هرجا که یافتید آن ها را بکشید و بیرونشان کنید از جایی که شما را بیرون کردند)

و نمی بینند این همه آیات پیکار و جهاد را و می پندارند که دین اسلام تنها عبادت است و ای کاش عبادتشان نیز با لباسی خالی از ربا و وقف و سجاده ای پاک از مال حرام بود و خبر ندارند از نکوهش خدا در قرآن : «وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» ( و چه بر سر شما آمده است که در راه خدا نمی جنگید)

آنچنان مست پندار و وهمی به نام دین اسلام هستند که هزاران حجاب و لایه های غباری که چهره کتاب مقدس را پوشانده نمی بینند تا اراده برداشتن این حجاب  در دل و جانشان پدیدار شود. آیات خدا تنها بازیچه ای برای گذران زندگی و خطبه های منابری است که سودی مادی داشته باشد تا با آن گذران زندگی کنند یا آسایش وجدانی که گمان کنند فردای قیامت در برابر خدا عذری ندارند . جوامعی که از حافظان قرآن پر شده و از قارئان قرآن و از تاجران قرآن ولی از عمل کنندگان به قرآن در آن خبری نیست و سکوت در برابر مظلومان فلسطین نتیجه این همه امتی است که این دین را به سخره گرفتند و از کتاب جز قراطیسی با خود به این طرف و آن طرف نبردند و نمازشان جز به یاد آیین پدرانشان نبود.

آن ها به پشیزی آیات خدا را نمی خرند که : «وَقاتِلُوا فِي سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ» ( و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند بجنگید) و «وَقاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَكونَ فِتْنَةٌ وَيَكونَ الدّينُ لِلَّهِ» ( و با آنان بجنگید تا زمانی که فتنه ای نباشد و دین برای خدا باشد) . با سرعت تمام از این آیات می گذرند که : «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ.» ( بر شما جنگ نوشته شده است و در حالی که از آن کراهت دارید) و این عجیب است که درست با همین لفظ می گوید بر شما  روزه نوشته شده است اما روزه را چون تقلیدی از پدران است گرامی می دارند و این آیات را نمی  بینند چون تاجران دین و پدران برده آن ها به آنان این آیات را معرفی نکرده بودند. تاجران دینی که با لباس ابولهب و ابوجهل در تبلیغ دین دروغینی که ساخته اند نعره بر می آورند.

آن ها هر آیه جهادی را که می بینند به گفته سید قطب با اسلام آمریکایی تفسیرش می کنند تا مبادا باری به گردنشان باشد و یا نمی خوانند یا اگر می خوانند به راحتی از کنار آن می گذرند که : «قاتِلُوا الَّذينَ لا يُؤمِنونَ بِاللَّهِ وَلا بِالْيَوْمِ الآخِرِ» ( و بجنگید با کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند) و یا «فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ» ( پس چون با کافران دیدار کردید گردن هایشان را بزنید) مگر همه این ها در موقعیتی نیست که به امت مسلمانی حمله شده باشد یا گروهی بخواهند آزادی را از این امت بگیرند یا در آن فتنه ای راه بیندازند مگر اکنون موجوداتی در شکل و شمایل انسانی با پرچم صهیونیسم و آمریکا و..در برابر دوربین های رسانه ها به پاکسازی نژادی و قتل عام و از گرسنگی و تشنگی کشتن انسان آن هم اگر مسلمان باشیم مسلمان ، رو نیاورده اند. آیا این قدر جهاد قطعی و عینی است که به همین خاطر امرا و علمای منافق و فاسق که بوی فسقشان در طول تاریخ پیچیده دم بر نمی آورند. چون بی شک اگر روزنه ای برای توجیه عدم جهادشان وجود داشت پس از خوردن خوراک وقف و پوشیدن لباس حرامشان و بدعت بی نظیرشان در تاریخ درباره ی عدم قتال چیزی می گفتند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *