هیچ سحری در کار نیست
ما همدیگر را ملاقات می کنیم آن چنان که دیگران
نه تو برای من معجزه ای می کنی
نه من برای تو
تو باد بودی و من دریا
هیچ شکوهی در کار نیست
بی علاقه رشد کردم
چون یک برکه کنار ساحل
اگرچه برکه کنار دریا ایمن باشد از توفان
از جزر ومد باز ایستاده ،
رشد می کند تندو تیز تر از دریا
به خاطر تمام آرامش خویش
ترجمه اسدالله مظفری
